سلام مهمان عزیز، اگر این پیغام را مشاهده نموده ای به معنی آن است که شما هنوز ثبت نام نکردی. برای ثبت نام اینجا کلیک کن و از تمام امکانات انجمن ما استفاده کن و لذت ببر.
اگر قبلا ثبت نام کرده اید، وارد شوید.


 

ثبت نام


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
داستان انیمیشن Resident Evil: Degeneration

#1
چند سال از فاجعه راكون ميگذره كلر با هواپيما به ميره درفرودگاه متوجه ميشه كه فرودگاه آلوده به ويروس تی هست طوري كه هر لحظه مردم دارند تبديل به زامبي ميشند كلرخودش وچند نفر كه يك سناتور آمريكايي هم بينشون بود رو به جاي امن توفرودگاه  منتقل ميكنه دولت براي جلوگيري از يك فاجعه ديگه فرودگاه رو قرنطينه ميكنه وبراي نجات اونها پليس ويژه كه آنجلا ميلر هم جزء اون هاست رو ميفرسته ليان رو هم براي كمك به اونها ميفرسته ليان و افرادش موفق ميشند كه اون ها رو نجات بدند و فرودگاه توسط نيروهاي پليس پاك سازي ميشه!
ادامه دارد.

كلر و ليان و همراهاشون توي قرنطينه بودند كلر به اون ها ميگه قبل از اينكه فرودگاه آلوده بشه كورتس ميلر (برادر آنجلا)رو اونجاميبينه سناتور ميگه كه احتملا اون باعث تمام اين اتفاق هاست چون اون زماني توي شركت دارو سازي ويل فارما كه بر روي اينجور چيزها كار ميكرده بوده وهمينطور ميگه كه اون شركت تونسته واكسن اين ويروس رو بسازه و مديراون شركت رو معرفي ميكنه كه اسمش فردريكه!آنجلا قبول نميكنه كه باعث تمام اين اتفاقات برادرش هست و براي اينكه ثابت كنه كه اون ها اشتباه فكر ميكنندبا ليان به خونه برادرش ميره تااون رو بياره

از اون طرف فردريك  كلر رو به خاطر اون كه يكي از بازمانده هاي شهر راكون بوده رو به شركت ويل فارما ميبره تا يك چيز هايي ازويروس جي براش بگه!
ليان و آنجلا وقتي به خونه كورتس ميرسند ميبينند كه اون خونه رو آتشزده و فرار كرده آنجلا باور ميكنه كه كورتس تو اون اتفاقات دست داشته!
كلر كه توي شركت ويل فارما بوده از طريق فردريك ميفهمه كه اون ها يك نمونه از ويروس جي رو نگه داري ميكنند و بعد فردريك به بهانه وجود مشكل در سرور كامپيوتر كلر رو تنها ميذاره كلرهمون موقع به ليان خبر ميده كه شركت ويل فارما نمونه جي ويروس روداره

ليان پشت موبايل بود كه تلفن اتاق زنگ ميخوره وكلر گوشي رو بر ميداره فردريك از پشت تلفن به اون ميگه كه يك بمب توي ساختمان هست و بايد از اونجا فرار كنه كلر كه شوكه شده بود از پشت پنجره كورتس رو ميبينه ولي در همون لحظه بمب منفجر ميشه! ليان كه صداي انفجار رو از پشت تلفن ميشنوه سريع با آنجلا به اونجا ميره و بعد كه رسيدند از هم جدا ميشند و هركدوم به طرفي ميره ليان كلر رو درحالي كه زخميه پيدا ميكنه و كلر به اون ميگه كه كورتس اونجاست و از اون طرف آنجلا كورتس رو پيدا ميكنه ولي ميفهمه كه كورتس بخودش ويروس تزريق كرده

ورتس در حالي كه درد ميكشيد به آنجلاميگه كه در اون ماجراي فرودگاه بي تقصيره وهدفش از كارهاش انتقام از آمبرلا و كسانيه كه فاجعه راكون رو ايجاد كردند و بعد تبديل به يك هيولا ميشه ليان براي نجات آنجلا ميره و بعد از يك جنگ نفس گير كورتس رو كه هيولا شده بود ميكشه و آنجلا رو نجات ميده و بعد در همون لحظه سناتور ميرسه و از اون ها سراغ فردريك رو ميگيره و بعد اطلاعاتي رو به اون ها ميده كه كلر ميفهمه فردريك ميخواد ويروس جي رو بفروشه و با ليان ميره و اون رو دستگير ميكنه و بعد از مدتي هم سناتور خودكشي ميكنه!
[تصویر:  re-fan-logo.png]
بهترین انجمن در زمینه بازی Resident Evil
پاسخ



پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان