۱۴۰۱/۲/۲۱، ۰۴:۳۶ عصر
سلام دوستان خوبيد؟؟؟ الان براتون يه مطلب عالي از سرگذشت رزيدنت اويل و داستان اويل و همينطور شهر دوست داشتني ان يعني راكون سيتي ميزارم اميدوارم لذت ببريد...
مردم شهر راكون سيتي مثل مردم تمام شهرهاي ديگه زندگي ميكردند.
تا اين يك روز تلويزيون و روزنامه ها از ساختن يه مركز تحقيقاتي پزشكي خبر دادند و اعلام كردند كه قرار است تمامي پزشكان و دانشمندان كار كشته در اين مركز مشغول به كار بشن
اين خبر اينقدر مردم رو خوشحال كرده بود كه فرداي ان روز يك جشن بسيار بزرگ در شهر برگزار شد.
مراحل ساخت اين ازمايشگاه بزرگ شروع شد و مسوولين تصميم گرفتن ناتم اين مركز را امبرلا را بگذارند.
همه ي مردم راكون سيتي امبرلا را نماد افتخار شهر خود ميدانستند.اونها نميدونستن كه امبرلا باعث نابودي راكون سيتي ميشه.
چند سالي گذشت كم كم پروژه ي ساخت مركز تحقيقاتي امبرلا داشت به پايان ميرسيد
كم كم تمامي افرادي كه قرار بود در امبرلا مشغول به كار بشن به راكون سيتي اومدند
مردم راكون سيتي تدارك يه جشن بزرگ در روز افتتاح امبرلا را ديده بودند
سر انجام اين مركز شيطاني به كار خود شروع كرد
امبرلا در 2.3 سال اول كار خود ازمايشاتي بزرگي انجام داد و دارو هايي براي مريضي هاي مختلف ساخت.
ظاهر كار امبرلا بشر دوستانه بود ولي در باطن مشغول ساخت ويروسي بود كه همان ويروس باعث نابود شدن راكون سيتي شد
از يكي از ازمايشگاه هاي امبرلا كه خارج راكون سيتي بود خبري رسيد كه چند سگ كه در اين ازمايشگاه مورد ازمايش قرار گرفته بودند از ازمايشگاه فرار كردند
مسوولان امبرلا از كنار اين موضوع به سادگي عبور كردند
تا اينكه روزي اخبار اعلام كرد كه چند نفر در كنار رودخانه اي در خارج راكون سيتي به طور بسيار وحشتناكي كشته شده اند
چند تا از منابع خبري كه به امبرلا نفوذ داشتن اعلام كردن كه اين موضوع تقصير امبرلا است
ولي به دليل اينكه تعصب چشمان مردم راكون سيتي را كور كرده بود حتي راضي به خواندن خبر هم نشدند
بعد از يك هفته دوباره خبر كشته شدن يه خانواده در خارج راكون سيتي پخش شد
پليس به دنبال عوامل اين قتل هاي زنجيره اي ميگشت كه ناگهان خبر ناپديد شدن چند پليس اعلام شد
رعب و وحشت شهر را احاطه كرده بود
دوباره چند منبع خبري اعلام كردند كه اين قتل ها زير سر امبرلا است
ولي مردم بازهم اين خبر هارو باور نكردند
تا اينكه خبر رسيد چند تن از سران امبرلا به بهانه ي تفريح راكون سيتي را ترك كردن
سرانجام پليس گروهي از افراد زبده دست خود را بنام براوو راهي محل حادثه كرد.ولي پس از چند روز از گروه براوو خبري نشد .اونها در راه دچار حادثه شده بودند
مردم از ترس مجبور به ترك كردن راكون سيتي شده بودن از ان سو مشكوك بودن امبرلا دامن به اين مواضع ميزد
تا اينكه روز فاجعه فرا رسيد
پليس محلي اعلام كرد كه چند هيولا (زامبي) به شهر حمله كردن . زامبي ها ثانيه اي تكثير ميشدن و سر انجام فاجعه ي راكون سيتي اتفاق افتاد
كار راكون سيتي بالا گرفت به طوري كه حتي يك موجود سالم هم در اين شهر پيدا نميشد.
تا اينكه دولت تصميم نهايي خود را گرفت
انها تصميم گرفتنن با بمب اتمي كل راكون سيتي را نابود كنن و اين شهر رو از صفحه ي روز گار محو كنند
فقط تعداد معدودئ از مردم توانستند بعد از حمله ي زامبي ها به شهر با جان سالم فرار كنند
چند وقتي از مسئله ي راكون سيتي گذشت و راكون سيتي تبديل به كابوس همه ي مردم امريكا شد
اما بعد از مدتي معلوم شد كه پليس راكون سيتي و تعدادي از سران كشور با امبرلا دستشان تو يه كاسه بود
ايا اين ها همه براي پول ومقام شهرت بود؟
ولي داستان ويروس ها به اينجا منتهي نشد
بعد از مدتي خبري از احداث يك ازمايشگاهي شد كه نام اون ويل فارما بود و .........
واين شد كه داستان پايگاه شيطانرقم خورد
مردم شهر راكون سيتي مثل مردم تمام شهرهاي ديگه زندگي ميكردند.
تا اين يك روز تلويزيون و روزنامه ها از ساختن يه مركز تحقيقاتي پزشكي خبر دادند و اعلام كردند كه قرار است تمامي پزشكان و دانشمندان كار كشته در اين مركز مشغول به كار بشن
اين خبر اينقدر مردم رو خوشحال كرده بود كه فرداي ان روز يك جشن بسيار بزرگ در شهر برگزار شد.
مراحل ساخت اين ازمايشگاه بزرگ شروع شد و مسوولين تصميم گرفتن ناتم اين مركز را امبرلا را بگذارند.
همه ي مردم راكون سيتي امبرلا را نماد افتخار شهر خود ميدانستند.اونها نميدونستن كه امبرلا باعث نابودي راكون سيتي ميشه.
چند سالي گذشت كم كم پروژه ي ساخت مركز تحقيقاتي امبرلا داشت به پايان ميرسيد
كم كم تمامي افرادي كه قرار بود در امبرلا مشغول به كار بشن به راكون سيتي اومدند
مردم راكون سيتي تدارك يه جشن بزرگ در روز افتتاح امبرلا را ديده بودند
سر انجام اين مركز شيطاني به كار خود شروع كرد
امبرلا در 2.3 سال اول كار خود ازمايشاتي بزرگي انجام داد و دارو هايي براي مريضي هاي مختلف ساخت.
ظاهر كار امبرلا بشر دوستانه بود ولي در باطن مشغول ساخت ويروسي بود كه همان ويروس باعث نابود شدن راكون سيتي شد
از يكي از ازمايشگاه هاي امبرلا كه خارج راكون سيتي بود خبري رسيد كه چند سگ كه در اين ازمايشگاه مورد ازمايش قرار گرفته بودند از ازمايشگاه فرار كردند
مسوولان امبرلا از كنار اين موضوع به سادگي عبور كردند
تا اينكه روزي اخبار اعلام كرد كه چند نفر در كنار رودخانه اي در خارج راكون سيتي به طور بسيار وحشتناكي كشته شده اند
چند تا از منابع خبري كه به امبرلا نفوذ داشتن اعلام كردن كه اين موضوع تقصير امبرلا است
ولي به دليل اينكه تعصب چشمان مردم راكون سيتي را كور كرده بود حتي راضي به خواندن خبر هم نشدند
بعد از يك هفته دوباره خبر كشته شدن يه خانواده در خارج راكون سيتي پخش شد
پليس به دنبال عوامل اين قتل هاي زنجيره اي ميگشت كه ناگهان خبر ناپديد شدن چند پليس اعلام شد
رعب و وحشت شهر را احاطه كرده بود
دوباره چند منبع خبري اعلام كردند كه اين قتل ها زير سر امبرلا است
ولي مردم بازهم اين خبر هارو باور نكردند
تا اينكه خبر رسيد چند تن از سران امبرلا به بهانه ي تفريح راكون سيتي را ترك كردن
سرانجام پليس گروهي از افراد زبده دست خود را بنام براوو راهي محل حادثه كرد.ولي پس از چند روز از گروه براوو خبري نشد .اونها در راه دچار حادثه شده بودند
مردم از ترس مجبور به ترك كردن راكون سيتي شده بودن از ان سو مشكوك بودن امبرلا دامن به اين مواضع ميزد
تا اينكه روز فاجعه فرا رسيد
پليس محلي اعلام كرد كه چند هيولا (زامبي) به شهر حمله كردن . زامبي ها ثانيه اي تكثير ميشدن و سر انجام فاجعه ي راكون سيتي اتفاق افتاد
كار راكون سيتي بالا گرفت به طوري كه حتي يك موجود سالم هم در اين شهر پيدا نميشد.
تا اينكه دولت تصميم نهايي خود را گرفت
انها تصميم گرفتنن با بمب اتمي كل راكون سيتي را نابود كنن و اين شهر رو از صفحه ي روز گار محو كنند
فقط تعداد معدودئ از مردم توانستند بعد از حمله ي زامبي ها به شهر با جان سالم فرار كنند
چند وقتي از مسئله ي راكون سيتي گذشت و راكون سيتي تبديل به كابوس همه ي مردم امريكا شد
اما بعد از مدتي معلوم شد كه پليس راكون سيتي و تعدادي از سران كشور با امبرلا دستشان تو يه كاسه بود
ايا اين ها همه براي پول ومقام شهرت بود؟
ولي داستان ويروس ها به اينجا منتهي نشد
بعد از مدتي خبري از احداث يك ازمايشگاهي شد كه نام اون ويل فارما بود و .........
واين شد كه داستان پايگاه شيطانرقم خورد