سلام مهمان عزیز، اگر این پیغام را مشاهده نموده ای به معنی آن است که شما هنوز ثبت نام نکردی. برای ثبت نام اینجا کلیک کن و از تمام امکانات انجمن ما استفاده کن و لذت ببر.
اگر قبلا ثبت نام کرده اید، وارد شوید.


 

ثبت نام


امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خانه بیکر ها : جهنمی روی زمین یا کشتارگاه

#1
سلام خدمت دوستان عزیز و کاربران سایت !

امروز قرار است بازی رزیدنت ایول 7 را از دید ایتن وینترز بررسی و تفسیر کنیم!

WELCOME TO THE FAMILY SON 
ایتن وینترز، بی تجربه، مهندس سیستم، بازمانده، ناقل پنهان، گول زننده مرگ، پدر، همسر، تازه کار، فداکار

این ها کلماتی هستند که ایتن را می توان با آنها توصیف کرد اما چطور شد که یک مرد بیچاره سر از یک جهنم در آورد.
ازدواج شاید مهم ترین دلیل بدبختی ایتن و باز شدن پای او به دنیای بیوتروریسم بوده اما از نگاه آن خانه بیکر ها کجا بود ؟ مکانی برای شروع ؟ مکانی برای پایان و یا شاید فقط یه مکان برای افشای حقیقت؟!

ایتن پس از ورود به خانه بیکر ها و پیدا کردن میا وحشت را تا مغز استخوان خودش حس می کند! اما نمی تواند برگردد نه تا وقتی جواب سوالاتش را نگیرد و از آن جهنم مانند فرشته ای سوخته رها نشود.ایتن تنها انسانی بود که اولین به او نیاز داشت تا نقش پدرش را بازی کند ولی ایتن آمادگی خیلی چیز ها را نداشت و پس از شکست میا برای بار اول توسط جک بیکر با ضربه پا به صورت کشته و به مولد آلوده می شود. بعد از بیدار شدن و بدون اطلاع از مردن و دوباره زنده شدن خود را سر میز شام خانواده مملو از اعضای بدن انسان ها پیدا می کند. چرا؟ چرا ؟ پای من به این جهنم باز شد ؟ 
شاید این اولین جملاتی باشند که همه به زبان می آوردیم ولی ایتن نه ! او فقط دنبال جواب و رهایی بود.
قطع دست و پا، استرس و افزایش هورمون های خشم و ترس، همه و همه یک مهندس را تبدیل به یک مبارز برخاسته از دل شرارت و شیطان صفتی کرده بود.

این موارد چیز هایی هستند که خیلی کم و با احتمال 0.1 درصد می توانی در یک روز لعنتی تجربه کنی.

فرار از آن خانه مانند فرار از اتحاد جماهیر شوروی با یک اسلحه نبود! فرار از آنجا مثل فرار از یک پازل سخت مانند فیلم های اره بود. هوش، مغز و عضلات همه در کنار هم می توانستند راه فرار تو از این خانه باشند. 
ضعف و سستی عضلات را به وضوح خود پلیر می توانست بعد از یک تعقیب و گریز حسابی حس کند و پس از یه مدت آرام بشود ولی در این خانه این گونه نبود.
کشتار گاهی بود که شیطان در قالب بچه ای معصوم در آن جولان می داد و کمر به قتل بسیاری با شعار نیازمند یک خانواده بسته بود. 
در این بازی ایتن نقش دانته را بازی می کرد. شاعری که برای نجات عشقش به جهنم رفت و با کمک زویی همانند ورجیل از آنجا بازگشت. دوزخ دانته تبدیل به دوزخ وینترز شده بود. دوزخی که شیطان آن اولین، سگ جهنمی آن لوکاس، قاتل سلطنتی آنجا جک بیکر و عنکبوت زهر آلود آن مارگارت بود. 

اما ایتن جان به سلامت برد، خانه شیطان بدون ارباب شده بود اما همیشه زیر دستانی هستند که بخواهند خانه را اداره کنند .

نظر شما درباره سایت و فعالیت های آن چیست؟
پاسخ
 سپاس شده توسط Umbrella ، CHRIS-7



پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان