معرفی شخصیت های بازی Resident Evil: Revelations - نسخهی قابل چاپ +- انجمن تخصصی رزیدنت اویل (https://re-fan.ir) +-- انجمن: شيطان مقيم: سري اصلي (https://re-fan.ir/forumdisplay.php?fid=17) +--- انجمن: Resident Evil: Revelations (https://re-fan.ir/forumdisplay.php?fid=26) +---- انجمن: شخصيت ها (https://re-fan.ir/forumdisplay.php?fid=121) +---- موضوع: معرفی شخصیت های بازی Resident Evil: Revelations (/showthread.php?tid=191) |
معرفی شخصیت های بازی Resident Evil: Revelations - Umbrella - ۱۴۰۱/۵/۱۸ Richard ریچارد یکی از نجات یافتگان بود که نوسط یک "اوز" به قتل میرسه. ریچارد در دموی رزیدنت ایول رولیشنز که همراه حالت مزدوری 3 بعدی حضور داشت. که بعد ها کپکام با پروژه های مختلف تصمیم گرفت بجای "ریچارد" از شخصیت مونثی به نام "ریچل فولی" استفاده کند و بازی را کامل به بیرون عرضه کنند. ریچارد همانند ریچل وظیفه ی یکسانی داشته و همکار "ریمند وستر" محسوب میشد. همان اتفاقی که سر ریچل می افتد و توسط "اوز" کشته میشود سر ریچارد هم همین بلا می آید. البته فقط جای این کرکتر های عوض شده است وگرنه وظیفه های آنها مانند هم بوده. هیچ مشخصاتی از ریچارد به جز اسم او وجود ندارد. و فقط چند نمونه عکس از دمو بازی که نشان میدهد چگونه مورد حمله قرار گرفته است. و از یونیفورم ریچارد معلوم است که مانند ریمند برای اف بی سی کار میکند. Quint Cetcham جنسیت: مذکر نژاد: سفید پوست پیشه: عضو BSAA موقعیت: زنده حضور در: Resident Evil Revelations صداپیشه: Naoki Bando (ژاپنی) کوینت سچم یکی از اعضای BSAA و یکی از ماهرترین افراد آنجا بود که عاداتش چیزی شبیه کارهای توی فیلم ها بود. سابقه: چه در زمین رزم چه خارج از آن او و کیت لومی ترکیب خوبی بودند. خیلی از ایده های شخصی اش در اسکنر جنسیس اضافه شده بود. او خودش کلاه ویژه ای که سر میگذاشت را طراحی و ساخته بود. اسم رمز رادیوئی او "کله خر" است. فرودگاه Valkoinen Mökki: به پیشنهاد کریس ردفیلد، او و همکارش کیت لومی توسط ابراین به فرودگاه Valkoinen Mökki، یکی از مخفیگاه های ولترو فرستاده شدند تا برای پیدا کردن همکارانشان جیل و پارکر در مورد کشتی ملکه زنوبیا اطلاعاتی بیابند. Parker Luciani جنسیت: مرد ملیت: سفید پوست/ایتالیایی شغل و حرفه: عضو سابق FBC و عضو کنونی BSAA وضعیت: زنده صدا پیشه: Mitsuru Miyamoto (ژاپنی) و Kirk Thornton (انگلیسی) Parker Luciani عضو سابق گروه FBC و در حال حاضر یکی از اعضای گروه BSAA است. او ماموریت دارد تا با همکار خود Jill Valentine به جستجوی کریس و همکارش جسیکا که ارتباطشان با BSAA قطع شده بروند. اطلاعات اضافی: 1.به گفته سازنده این شخصیت یعنی Tsukasa Takenaka، پارکر شباهت زیادی به Barry Burton دارد. 2.بازوی چپ پارکر خال کوبی لنگر کشتی دارد. 3.به گفته همکار پارکر یعنی Jessica پارکر اعتیاد زیادی به مشروبات الکلی دارد. 4.در کتابچه این بازی نوشته شده که پارکر یه ایتالیایی با ریشه انکلیسی است. ---تاریخچه--- پارکر در اصل عضو گروه FBC بود که در حادثه حمله تروریستی Veltro در Terragrigia حضور داشت.اگرچه پارکر و همکارش Jessica سرانجام موفق شدن از اونجا زنده بیرون بیان و به داخل ساختمان FBC برن اما متاسفانه ساختمان با دشمنانی به نام Hunter پر شده بود.همونطور که اونا به طرف اتاق فرماندهی میرفتن اونا با یه دانشجوی جدید دانشکده افسری به نام Raymond Vester آشنا شدن که به شدت توسط Hunter ها آسیب دیده بود. پارکر و جسیکا اونو به یه محل امن بردن و رفتن تا تجهیزات پزشکی و کمک های اولیه رو برای درمان زخم های اون بیارن. بعد از اون پارکر و ریموند به طرف اتاق فرماندهی رفتن.بعد از اینکه اونا به اتاق فرماندهی میرسن اونا Morgan Lansdale رو میبینن که داره با Jack Norman همدستی میکنه تا به پارکر خیانت بکنن.بعد از اون به اونها دستور داده میشه تا توسط یه هلیکوپتر از شهر فرار کنن. بعد از مبارزه با Hunter ها پارکر و جسیکا بالاخره موفق میشن تا از شهر فرار کنن. Rachel نام:Rachel جنسیت:مونث ملیت:سفید پوست/امریکایی پیشه: مامور F.B.C وضعیت:مرده زمان مرگ:سال 2005 حضور در:Resident Evil: Revelations صدا پیشه:Mari Ueda (انگلیسی) Saori Seto (زاپنی) تاریخچه: چرا این اتفاق می افتد، آخه چرا من!؟ راشل به عنوان نمایندهی گروه ضربت اف بی سیِ ضد بیوتروریسمِ دولت فدرال ایالات متحده امریکا مشغول بکار بود (کمیسیون ضد بیوتروریستی فدرال)؛ او و همسرش، ریموند وستر، به منظور تحقیق به کوئین زنوبیا فرستاده شدند. بیوگرافی کوئین زنوبیا «... دست نگه دار، باید یه چیزی رو چک کنم. با بیسیم بهت خبر می دم...» در سال 2005، راشل و همسرش ریموند وستر به کوئین زنوبیا فرستاده شدند و بدلیل مأموریتشان از یکدیگر جدا گشتند. در حالی که راشل به سمت عقب کشتی می رفت، ریموند به جلو حرکت می کرد، هر چند در طول مسیر او توانست به بالابر کشتی دسترسی پیدا کند. در حالی که راشل حواسش به اطراف بود، متوجه slime شد البته قبل از اینکه گرفتار آنها بشود و به آن موجود چندین بار شلیک کرد، زمانیکه وارد اتاق شد او تقریباً فرار کرده بود. اون موجود از دریچههای هوا او را دنبال می کرد و راشل با slime های که به او چسبیده بود در راهرو می دوید. دوباره شلیک کرد، سپس به جایی رسید که مهمات اسلحه به اتمام رسید و او ناگزیر اسلحه خود را به زمین انداخت. راشل سعی کرد که از آن موقعیت جان سالم بدر ببرد و خودش را به آسانسور برساند، جایی که مجبور بود با slimeدیگر سر و کله بزند و دست آخر پای خود را برید. زمانی درِ آسانسور باز شد، او یکبار دیگر توانست از دست مرگ جان سالم بدر ببرد. دست آخر او توانست فرار کند و خودش را در اتاق تحقیقاتی حبس کند. در اتاق تحقیقاتی بود که دیگر فاتحهاش خوانده شد. همانطور که دور راشل حلقه زده بودند، او را با تراوشات گاز خفه کردند و زمانیکه خون او آلوده به تی آبیس شد، او را از پنجره بیرون انداختند. در همین حین که جیل بدنبال خدمه کشتی کوارترز می گشت، متوجه مرگ او شد. نیت راشل از عزیمت به کوئین زنوبیا در واقع به نظر می رسد که ارزیابی و پاکسازی شواهد اتهام مرگان بر روی کشتی بود. بعدها، زمانیکه مقالهای راجع به او در مجله چاپ شد، مشخص شد که راشل در واقع راضی نبوده به این مأموریت برود و حتی شانسی برای زنده ماندن نمی دیده و بسیار نسبت به این قضیه بدبین بوده، دیدگاه بدبینانه راشل نسبت به شانس زنده ماندن تقریباً درست از آب در آمد. راشل اُز «پیدات کردم...» کمی بعد از زمان فوت او، ویروس تی ابیس جسد راشل را ظاهراً به slimeتبدیل کرد. زمانیکه جیل بر سر جسد راشل رسیده بود، اثری از جسد نیافته بود زیرا جسد کاملاً از بین رفته بود. جیل اتاق را ترک کرد و توسط راشل مورد حمله قرار گرفت. او با جیل چندین دفعه مواجه شد، همیشه جیل بدنبال راشل می گشت، امّا زمانیکه راشل به دام پارکر افتاد، او بالاخره توانست او را از بکشد. با این حال، راشل تمام تلاش خود را کرد که با آن دو نفر مبارزه کند و مانع شود که آنها بتوانند در کشتی به کاوش بپردازند (اینکار بسیار پارکر را ناراحت کرد). تیرها بر او اثر نمیگذاشتند، بعد از مقاومت طولانی مدت، سرانجام آنها توانستند راشل را از پا در بیاورند. زمانی که کوئین زنوبیا منفجر شد، به یقین می توان گفت که راشل برای همیشه از صحنه روزگار محو گردید. هنگام مبارزه با راشل، بهتر است از مگنوم یا رایفل استفاده شود (مگنوم و رایفل توانایی شارژ مجدد دارند)، از این طریق می شود به او صدمه رساند. تفنگ ساچمهای (شات گان) نیز توصیه می شود. با این حال او خیلی چابک بود و یک حرکت مخصوص به خود داشت. در حین حملات، او پای حریف را می گرفت و مانع حرکت او می شد. زمانیکه کسی به دام راشل می افتاد، اگر می توانست حرکت کوچکی از خود نشان دهد، می توانست از حملات او نسبت به خود جلوگیری کند. دیدگاههای دیگر • یک نکته جالب در مورد راشل این بود که موهای بلوند و بلند او همیشه روی چشمانش قرار داشتند. • تغییرات منحصر به فردی در اندام او مشاهده می شد بطوریکه بعضی از قسمتهای بدن او بطور کامل تغییر شکل پیدا کرده بودند. بازوی سمت راست او به نظر می رسید که چندین بار ناقص شده باشد و یک حفره بزرگ هم در بالای سر او باز شده بود. یک برآمدگی بزرگ و ضخیم (شبیه به زبان) بر روی سر او بالا آمده بود، درست زیر موهایی که بر روی صورت او ریخته بودند. با گذشت زمان ممکن بود که او آنقدر تغییر شکل پیدا کند که شبیه به خزنده دریایی شود. به هر حال، بعضی از اتفاقها اجتناب ناپذیر هستند، او نیز انسان بود، به هر حال در حین این مبارزه او درد بسیاری کشید و سپس جان باخت. نحوه گفتار او یادآور افسر کوم بود، کسی که به توسط تزریق هروئین به قتل رسید. • هنوز بطور کامل مشخص نیست که بعد از اینکه جیل به راشل رسید، چه مدت طول کشید تا تشخیص داده شود که او مرده است. با این حال می توان ادامه داستان را گونهای دیگر حدس زد، بعد از اینکه جیل آنجا را ترک کرد، او جان سالم بدر برد امّا از جراحات شکایت داشت و از درد به خودش می پیچید. جراحاتی که در اثر ضربه شیشه پدید آمده بودند: «من رو مجبور کردن که به این ماموریت بیام وگرنه خودم هیچ علاقه نداشتم برای کاری که ممکنه به کشته شدنم ختم بشه بیام اینجا. به هر حال مرحله اول تموم شده.من کلید بالابر حمل بار رو پیدا کردم.حالا به ته کشتی دست رسی دارم.پارسال این کشتی به عنوان مقر عملیات حمله تروریستی به Terragrigia استفاده میشده. من وسیله ای بدون سرنشین رو روی عرشه جلویی کشتی پیدا کردم که ازش برای پخش ویروس استفاده میشده.پیدا کردن اون وسیله خوب بود، ولی مورد حمله قرار گرفتن توسط اون هیولای زشت نه. از لحظه که این ماموریت رو برداشتم میدونستم خیلی گنده.حس میکنم سرم میخواد دو تیکه بشه. تا اینجا یه چشمم رو از دست دادم. دیدن خیلی سخت شده. حس میکنم یه تیکه آشغالم.تو بازوهامحسغریبی دارم.دست راستم از وسط باز شده.همه جام خونی شده، میتونم استخونام رو ببینم.بدجوری به یه دکتر نیاز دارم..» در حالی که وب سایت رسمی ژاپنی نام او را راچل Rachel منتشر کرد امّا الباقی همان راشل Rachael را ترجیح دادند. راشل در نسخه نمایشی سه بعدی مزدوران حضور نداشت، به جای او از یک شخصیت مرد بنام ریچارد استفاده شد امّا احتمالاً به کل داستان دست برده نشده بود. در اوّلین برخورد، ممکن است که راشل را پیش از ملاقات با پارکر در کافه تریا (جایی که او برای آخرین بار، در انتهای کشتی با حریف میجنگد) به قتل رساند. به نظر میرسد که در نسخههای قبلی از راشل برای بازی استفاده میشده است. در «گزارش جسیکا»، راشل میتوانست شنا کند و توسط یک خزنده دریایی مورد حمله قرار گیرد و همچنین توسط «اسکاج دد» به دو نیم نصف شود. در رید مود، راشل از عباراتی همچون «من میترسم... یکی نجاتم بده» یا «کمک... کمکم کنید»، «من زنده خواهم ماند...»، «چرا!؟»، «تو این وسط حال یکی رو بالاخره میگیرم!» و «خیلی تشنمه!» استفاده میکند. Chris Redfield شناسنامه : تاریخ تولد: 1973 گروه خونی: O جنسیت: مذکر قد: 185 سانتی متر وزن: 98 کیلوگرم ملیت: سفید پوست- آمریکایی شغل: مامور BSAA وضعیت حیات: زنده اولین و آخرین حضور: Resident Evil 1 - Resident Evil 6 گوینده: Roger Craig Smith معرفی :
در سال 2005 , یک سال پس از حمله ی ننگین بیوتروریستی که با نام " ترس تراجرجیا " شناخته می شود, BSAA , از احیای دوباره ی سازمان ولترو مطلع شد. سازمانی بیوتروریستی که " آکوا پلیس " را از بین برد. پس برای اینکه صحت یا عدم صحت این شایعه مشخص شود , مدیر BSAA , کریس و همکار جدیدش جسیکا شراوات را به یک رشته کوه در " واکونن موکی " در فنلاند فرستاد. جایی که شایعه شده بود محل مخفی گاه ولترو است. با این حال به محض اینکه جسیکا و کریس به منطقه رسیدند , ناگهان ارتباطشان با BSAA قطع شد و این دو مجبور شدند که به ماموریت خود بدون حمایت رادیویی ادامه دهند. در همین حال Jill Valentine و همکارش Parker Luciani یک ماموریت نجات به سوی دریای مدیترانه آغاز کردند تا آنها را پیدا کنند. طبق آخرین اطلاعاتی که آنها داشتند, می دانساتند که جسیکا و کریس جایی در اقیانوس بودند و شاید روی یک کشتی سوار بودند که این Jill و Parker را به تحقیق " ملکه ی زنوبیا" وا داشت. زمانی که کریس و جسیکا به قله ی کوه رسیدند متوجه سقوط یک هواپیمای باربری در آن نزدیکی شدند و در حالی که محل سانحه را بررسی می کردند, اثراتی از ویروسی را در کنار جسد تکه تکه شده ی خلبان که به یکی از کارکنان ولترو مظنون بود, پیدا کردند. آنها راهی را دنبال کردند و سرانجام به یک منطقه مین گذاری شده رسیدند, که در واقع میانبری به مخفی گاه ولترو بود. زمانی که در غارها بودند, آنها توسط گرگ هایی که تغییر شکل داده بودند و توسط ویروس t-Abyss آلوده شده بودند, مورد حمله قرار گرفتند. در حین حمله کریس از ناحیه ی پا مجروح شد , اما در آخر توانست گروه این گرگ های وحشی را با کمک جسیکا از بین ببرد. سرانجام زمانی که کریس و جسیکا به انتهای غار رسیدند, یک پایگاه هوایی را پیدا کردند که توسط ولترو به عنوان یک مخفی گاه مورد استفاده قرار گرفته بود. کمی بعد از این, O'Brian دوباره توانست با مامورانش ( کریس و جسیکا ) ارتباط برقرار کند و فهمید که سازمان ولترو دوباره احیا شده است. در کنار این خبر کریس و جسیکا خبر بدی نیز دریافت کردند و آن این بود که جیل و پارکر در حین ماموریت نجات خود که پیدا کردن آنها بود , گم شده بودند. طبق این یافته که ولترو دوباره احیا شده بود, این احتمال وجود داشت که جیل و پارکر توسط تروریست ها گرفتار شده باشند. پس آنها سریعا بر گشتند تا ماموریت دیگری ترتیب دهند و کشتی پنهان ولترو را با هلی کوپتر پیدا کنند اما اطلاعات زیادی در مورد محل این کشتی وجود نداشت. بهرحال آنها موفق شدند آن را پیدا کنند و در حالی که با موجودات تغییر شکل یافته رو به رو می شدند و دنبال دوستان گم شده شان بگردند. در این هنگام آنها در می یابند که نام این کشتی " ملکه ی سمی رامیس " است که در واقع یک بدل برای کشتی " ملکه ی زنوبیا " است. کریس این مسئله را به Brian اطلاع می دهد و آنها موفق می شوند محل کشتی ملکه ی زنوبیا " ی اصلی را پیدا کنند. زمانی که آنها می خواستند به این کشتی نزدیک شوند توسط یک هیولا ی دریایی ناشناس مورد حمله قرار گرفتند اما توانستند از پس آن برآیند و وارد کشتی شوند. سر انجام آنها با جیل و پارکر در کازینوی کشتی رو به رو می شوند , جایی که جسیکا به یکی از ماموران غیر مسلح ولترو شلیک می کند که این مسئله باعث تعجب کریس می شود. تروریست کشته و مشخص می شود که در واقع " ریموند وستر " و یکی از کارکنان FBC است. پس از این جیل و کریس دوباره به هم ملحق می شوند تا به آزمایشگاه کشتی بروند و از شیوع ویروس جلوگیری کنند و در همین حال جسیکا و پارکر در تلاش بودند که غرق شدن کشتی " ملکه زنوبیا " را به تاخیر بیندازند. کریس و جیل در آزمایشگاه موفق می شوند ویروس t-Abyss را برای همیشه از بین ببرند. این در حالی بود که تمام اقدامات آنها توسط " مورگان لندس دیل " ( کسی که در پشت پرده مسئول رویداد بیوتروریستی " ترس تراجرجیا " بود ) دیدبانی می شدند. با این حال ماموریت هنوز تمام نشده بود که " مویر برین " از وجود کشتی سومی به نام " ملکه دیدو " خبر می دهد و از آنها می خواهد ویدیوئی برای اثبات اقدامات شیطانی "مورگان" از داخل این کشتی تهیه کنند. در این میان آنها متوجه می شوند که " جک نورمان" هنوز در میان خرابی ها زنده است. او در حالی که پر از انگیزه ی انتقام از مورگان است , ویروس t-Abyss را به خود تزریق کرد و Abyss قدرتمند نهایی می شود. جیل و کریس موفق می شوند هیولا را نابود کنند و حقیقت را در باره ی رویداد " ترس تراجرجیا " فاش کنند که منجر به دستگیری مورگان و انحلال FBC می شود. Morgan Lansdale مشخصات جنسیت: مذکر نژاد/ملیت: سفید پوست اشتغال: ژنرال ارتش ایالات متحده (تا سال 2005) - سرپرست کمیسیون Bioterrorism فدرال (تا سال 2005) حضور: Resident Evil: Revelations صداپیشه: Banjo Ginga (ژاپنی) معرفی ژنرال Morgan Lansdale سرپرست سرپرست .F.B.C و به همراه Jack Norman یکی از دشمنان اصلی در Resident Evil: Revelations بود. شرح حال Lansdale، سرپرست .F.B.C، کسی بود که در زمان حادثه غم انگیز Terragrigia به منظور مقابله با حمله گروه تروریستی II Veltro بعنوان سرپرست نیروهای زمینی .F.B.C انتخاب شد. او در زمان این حادثه رابطه تنگاتنگی با Clive O'Brain، سرپرست .B.S.A.A، داشت ولی ایندو نفر هرگز در توافق با هم نبودن و این موضوع بخاطر این بود که Lansdale از ناحیه .B.S.A.A برای جایگاه خودش، احساس خطر میکرد و این درحالی بود که .B.S.A.A هنوز یک سازمان نو پا و تازه تاسیس بود. شرایط Terragrigia بسرعت از کنترل خارج شد و Lansdale بعد از کش مکشی با O'Brain دستور داد تا از ماهواره Regia Soils که پیش از این تأمین کننده انرژی مورد نیاز شهر بود، بعوان سلاحی برای پاکسازی شهر استفاده کنن و به همین خاطر طولی نکشید که .F.B.C شهر رو تخلیه کرد و شهر ماند و سرنوشتی که در انتظارش بود. ولی بدون اینکه کسی اطلاع داشته باشه، این Lansdale بود که از پشت پرده طرح این حمله رو ریخته بود تا از اون بعنوان ابزاری برای افزایش قدرت خودش استفاده کنه. به همین خاطر، قبل از این حادثه، در ابتدا Lansdale شرکت گردشگری Paraguse و سه کشتی گردشگری آن یعنی Queen Zenobia ،Queen Semiremis و Queen Dido رو خریداری کرد؛ سپس، گروه Veltro رو که با سرپرستشون، Jack Norman، ارتباط نزدیکی داشت، با ویروس T-Abyss، که از دانشگاه نیروی دریایی Montpellier بدست آورده بود، تجهیز کرد و به اونها اجازه داد تا حملات خودشون رو از روی کشتی ها آغاز و مدیریت کنن. ولی زمانیکه Lansdale از موفق بودن حمله ها اطمینان حاصل کرد، به Veltro خیانت کرد و برای نابود کردن Veltro، سیستک انهدام Queen Dido که محل استقرار Norman بود رو فعال و T-Abyss رو در دو کشتی دیگه آزاد کرد و در نهایت هم با استفاده از ماهواره Regia Soils برای پاکسازی شهر، مطمئن شد که دیگه هیچ مدرکی که بتونه اون رو به این حادثه مرتبط کنه وجود نخواهد داشت. Lansdale با خارج شدن Veltro از صحنه گروهی از تیم های تحقیقاتی رو مجبور کرد که کنترل دو کشتی باقی مونده رو بدست بگیرن و تحقیقات خودشون رو درباره چگونگی عملکرد ویروس روی بدن انسان آغاز کنن (آلوده کردن افراد Veltro به همین هدف انجام شد) که هدف از این تحقیقات، تهیه یک واکسن برای T-Abyss بود. بعد از گذشت یک سال تیم تحقیقاتی موفق به تهیه واکسن شد. Lansdale هم بعد از کامل شدن کار و رد شدنت گزارشات، برای اینکه هیچ رد پایی از خودش بجا نزاره، کشتی ها رو با استفاده از کنترل دسترسی به امنیتشون مهر و موم کرد و .B.O.W هایی رو که تا اون موقع در خواب برودتی به سر میبردن، آزاد کرد. در پایان هم برای اطمینان دوباره از نابودی همه شواهد، تصمیم گرفت تا محققانی از قبیل Ryan همون شب کشته بشن. Lansdale در سال 2005 در پاسخ به گزارشاتی که از اعضای Veltro بازگردانده شده بود، همزمان با اعزام شدن Jill Valentine و به کشتی از طرف .B.S.A.A،ا Raymond Vester ، که از مامورین .F.B.C بودن رو به Queen Zenobia اعزام کرد تا احتمال خطر رو ارزیابی کنن. ولی Lansdale بی خبر بود که Vester که در زمان حادثه Terragrigia به دخالت او مظنون شده بود با O'Brain همکاری میکنه و قصد داره با بازگشت Veltro مدرکی اتهامی علیه Lansdale بدست بیاره. Lansdale که با داخل شدن .B.S.A.A به کشتی ها احساس خطر میکرد، برای نابودی شواهد احتمالی علیه خودش، چندین بار اقدام به کشتن Jill و Paecker کرد؛ او در ابتدا با رها کردن .B.O.W ها از آزمایشگاه کشتی و کمی بعدتر در تلاش برای استفاده Regia Solis بر رو کشتی سعی کرد اونها رو نابود کنه. ولی وقتی این روش ها با شکست روبرو شد، تصمیم گرفت که دو کشتی باقی مونده رو هم منهدم کنه و به همین منظور سیستم اندام Queen Semiramis رو فعال کرد و با استفاده از مامور نفوذی خودش، همین روش رو برای Queen Zenobia پیاده کرد، ولی Landale با وجود انهدام دو کشتی موفق نشد به هدفش برسه و Jill و Chris قبل از انهدام Queen Zenobia موفق شدن تا یک واکسن و یک نمونه غیر فعال از T-Abyss رو بدست بیارن و از کشتی فرار کنن. در نهایت، Lansdale در آخرین اقدام برای محافظت از خودش، به همراه یک گروه از مامورین .F.B.C به مقر .B.S.A.A حمله و دستور بازداشت O'Brain بخاطر توطئه چینی بهمراه Veltro رو صادر کرد. اما بعد از اینکه Jill موفق به کشتن Norman آلوده به ویروس در خرابه های بجا مونده از Queen Dido شدن، مدرک اتهامی رو که از Norman علیه Lansdale بجا مونده بود رو مخابره کردن که در نتیجه Lansdale بازداشت و O'Brain آزاد شد و بجای Lansdale بعنوان مامور عالیرتبه .F.B.C منصوب شد. کمی بعد تر هم در نتیجه حادثه ای که در Queen Zenobia رخ داد، .F.B.C منحل و تمامی کارکنان و مدارک و وسائل اون به .B.S.A.A منتق شد. Keith Lumley جنسیت:مرد شغل و حرفه:مامور BSAA وضعیت حیات:زنده حضور:Resident Evil Revelations صداپیشهaisuke Ono (ژاپنی) واقعه فرودگاه Valkoinen Mökki در سال 2005 Keith در کنار همکار خود یعنی Quint Cetcham توسط Clive R.OBrian برای جستجو و بررسی فرودگاه Valkoinen Mökki به آن جا اعزام شدن.در آن جا اونا یه مامور Veltro رو مشاهده کردن که توسط یه B.O.W به نام Farfarello به طرز فجیعی کشته شده بود که به اونا اجازه داد تا کلید اتاق کامپوتر هواپیما رو به دست بیارن.بعد از به دست آوردن کلید اونا به محل سقوط هواپیما که قبلا کریس و جسیکا در اونجا بودن رفتن. اونجا اونا با دشمنان زیادی از جمله Farfarello و Fernir مواجه شدن.بعد از از بین بردن دشمنان اونا از همون کلید برای دسترسی به اتاق کامپیوتر هواپیما استفاده کردن تا بتونن وقایع رو به مرکز فرماندهی گزارش بدن و همچنین بگن که این قضیه ارتباطاتی هم با کشتی که جیل و پارکر درونش هستن هم داره.سپس O Brian این وضعیت رو به کریس و جسیکا میگه و اونا رو به یه ماموریت نجات اعزام میکنه. بعد از اون Keith و Quint به فرودگاه برمیگردن تا اطلاعات تمام کامپیوترها رو جمع آوری کنن.در حالی که Quint اطلاعات کامپیوترها رو جمع میکنه Keith مجبور میشه تا گروه های زیادی از دشمنان یعنی Farfarello,Fernir و همچنین هانترهای معمولی رو از بین ببره.Quint بالاخره موفق میشه تا اطلاعات تمام کامپیوتر ها به دست بیاره. یه موشک هوایی که به نظر از قبل مشخص بوده به فرودگاه برخورد میکنه و Quint و Keith از اونجا به سختی موفق میشن تا زنده بیرون بیان.در پایان این دو نفر از اونجا فرار میکنن و بعد از اون Keith به عنوان رئیس شاخه آفریقای شرقی BSAA منصوب میشه. اطلاعات اضافی: 1.درست مثل آلیس (بازیگر فیلم های رزیدنت اویل) Keith مهارت زیادی در استفاده از چاقوهای khukri داره. 2.در Resident Evil Revelations پارکر و Keith تنها شخصیت هایی هستن که از چاقو در مبارزه ها استفاده نمیکنن!! Jill Valentine شناسنامه : تاریخ تولد : 1974 گروه خونی : B جنسیت : مونث قد : 172 سانتی متر وزن : 56 کیلوگرم ملیت : سفید پوست _ آمریکایی شغل : مامور BSAA وضعیت حیات : زنده اولین و آخرین حضور : Resident Evil 1 - Resident Evil 5 گوینده : Michelle Ruff معرفی : در سال 2004 , شهر تراجرجیا توسط ماهواره " رجیا سولیس " به دستور FBC به خاطر رویداد های بیوزیستی بزرگ نابود شد. شهر توسط یک سازمان تروریستی به نام ولترو مورد حمله قرار گرفته بود. یک سال بعد یعنی در سال 2005 , اجساد مرموزی در ساحلی در کنار خرابی های تراجرجیا مشاهده شدند. Jill Valentine و Parker Luciani به دستور BSAA آن زمان دستور داده شده بودند تا در این باره بررسی هایی انجام دهند. مدیر Brain با آنها در قسمتی از منطقه ممنوعه ساحل و در نزدیکی خرابی های تراجرجیا , دیدار کرد. پس از اتمام ماموریتشان در آنجا , مدیر Brain به آنها اعلام کرد که دو تن از ماموران BSAA که Chris Redfield و Jessica Sherawat بودند , گم شده اند و آخرین مکانی که طبق اطلاعات از آنها داشتند , جایی در دریای مدیترانه بود.
جیل و پارکر یک کشتی بزرگ به نام " ملکه زنوبیا " را پیدا کردند و سوار آن شدند. چون آخرین اطلاعاتی که از مکان کریس در دست بود , به دریا مربوط می شد. پس منطقی به نظر می رسید که او نیز سوار یک کشتی باشد. جیل و پارکر کارکنان کشتی را مرده و کشتی را پر از جانوران بیو-زسیتی یافتند. جیل پس از جنگیدن با یکی از آنها تصمیم گرفت به تنهایی به دنبال کریس بگردد و پارکر ماند تا مطمئن شود جانور بیو-زیستی که کشته بودند , واقعا مرده است. جیل اتاقی را پیدا کرد که در آن , مردی شبیه کریس بسته شده بود و آن را به پارکر گزارش داد و سپس شروع به جستجو برای یافتن کلید آن اتاق کرد. در طول راه , جیل به جایی رسید که یک Ooze , به زنی که بعد ها معلوم شد مامور FBC به نام Rachel است , حمله کرده بود و از آب بدن او تغذیه می نمود. او در حالی که نمی توانست درباره ی هویت آن زن چیزی پیدا کند , کلید کارکنان را پیدا و به همراه پارکر به اتاقی که در آن کریس را دیده بود , بازگشت. زمانی که وارد آنجا شدند , متوجه شدند که آن شخص فقط به کریس شباهت داشته و خود او نیست. پس از آن گازی در اتاق پخش شد و , جیل و پارکر بیهوش شدند.
زمانی که جیل بیدار شد , خودش را جدا از پارکر یافت و به نظر می رسید که در قسمت های پایینی پذیرائی مسافران کشتی باشد. جیل و پارکر متوجه شدند که سلاح هایشان گرفته شده و می بایست همدیگر را پیدا کنند تا بتوانند آنها را پس بگیرند Ooze های زیادی در راهرو ها و اتاق های پذیرائی مسافران بود. جیل و پارکر مجبور بودند تا با دویدن و جاخالی دادن , به همدیگر برسند. زمانی که به هم می رسند , پارکر به جیل چند طعمه برای جانوران بیو-زیستی تا بتوانند از آنها عبور کنند و وارد اتاقی شوند که سلاح هایشان آنجاست. سرانجام آنها سلاح های خود را دوباره بدست می آورند و حالا هدف بعدی آنها اینست که به پل برسند. زمانی که به آنجا نیز می رسند , در میابند که وسیله های ارتباطی از بین رفته است. سپس آنها با مردی رو به رو می شوند که در واقع Raymond Vester , یکی از ماموران FBC است. پس از یک گفت و گوی کوتاه , ریموند از جیل و پارکر دور می شود. و آنها در حالی که کلید دسته سکان را بر می دارند و به سمت اتاق اظطراری که در راهرو قرار دارد , می روند. چون کلیدی در داخل آن اتاق در دست یکی از کارکنان است که آنها به آن نیاز دارند. آنها وارد اتاق شده و به همراه کلید , یادداشتی را در دست او پیدا می کنند که می گوید در عرشه ی کشتی , مواد خوراکی موجود است و بازماندگان باید خود را به آنجا برسانند. جیل و پارکر به سمت عرشه حرکت می کنند ولی آن را آلوده به Ooze می یابند و سپس کارکنی که کلید را از او گرفته بودند, تبدیل به هیولایی به نام Scagdead می شود. پس از شکست دادن او , آنها کلید حلقه نجات را به دست می آورند و سعی می کنند تا اتاق مربوط به آن کلید را بازکنند. به محض ورود می بینند که ریموند ( که همان ولترو است ) , به نحوی به آنجا رسیده و به آنها می گوید که دیر رسیده اند. سپس ویدیوئی پخش می شود که نشان می دهد جک نورمان, رئیس سازمان ولترو , نمونه ای از ویروس T- Abyss را به محفظه ای پر از ماهی خالی می کند و آنها تبدیل به B.O.W (سلاح های بیو-زیستی) می شوند.
سپس جیل و پارکر مسیرشان را در کشتی ادامه می دهند و سرانجام با کریس و جسیکا رو به رو می شوند. به محض اینکه آنها همدیگر را پیدا می کنند , جیل و کریس با هم تصمیم می گیرند تا آزمایشگاه کشتی را بررسی کنند. زمانی که جیل تحقیقات T-Abyss را پیدا می کند و ویروس در موجی به بیرون درز می کند, جیل واکسن وویروس را به خود تزریق و به جای امنی شنا می کند. او در میابد که ولترو با مورگان همکاری دارد. او دوباره به همراه کریس از کشتی زنوبیا فرار می کند. این در حالی بود که مورگان تلاش می کرد که کشتی و تمام شواهد داخل آن را نابود کند. آنها در حین فرار پارکر را پیدا می کنند که به علت درگیری با جسیکا , زخمی شده است. چرا که جسیکا برای کورگان کار می کرده است. جیل سعی می کند به او کمک کند ولی خرابی های کشتی, باعث افتادن او می شود , و کریس و جیل فکر می کنند او مرده است. آنها توسط Kerk از زنوبیا فرار می کنند و به سمت کشتی " ملکه دیدو" می روند تا شواهدی و مدارکی علیه مورگان پیدا کنند. آنها نورمان را آنجا می بینند که به خاطر انتقام گرفتن از مورگان , آنجاست. او ویروس را به خود تزریق می کند و با شکل هیولایی خود , با کریس و جیل می جنگد. جیل او را می کشد و , کریس و جیل با هم مدرک ویدیوئی علیه مورگان را برای BSAA می فرستند.
Jessica Sherawat جنسیت: مونث نژاد/ملیت: سفید پوست/آمریکایی پیشه: مامور F.B.C. (سال -2004) عضو B.S.A.A. (سال 2004 - 2005 ) مامور ترایسل (2004 - ) موقعیت: زنده حضور در: Resident Evil: Revelations صداپیشه: Ali Hillis (انگلیسی) Nana Mizuki (ژاپنی) تاریخچه: در سال 2004 و در طول حمله بیولوژیکی به شهر شناور تراجریجیا او همکار پارکر لوسیانی بود. آنها با هم ریموند وستر زخمی را نجات داده و پس از باز کردن راهشان از میان هیولاهایی که توسط ولترو کنترل میشدند قبل از اینکه رییسشان ژنرال مرگان لنسدل دستور تخریب آن شهر را بدهد به وسیله هلیکوپتری از آن شهر فرار کردند. پس از این حادثه در سال 2005 هر دوی آنها به BSAA پیوستند و او به همراه کریس ردفیلد بر پروژه بازگشت ولترو کار میکردند. آنها برای تحقیق به فرودگاه Valkoinen Mokki فرستاده شدند و در اواسط ماموریتشان توسط کلیو آر.ابراین فهمیدند که جیل و پارکر در ماموریت اخیرشان در کشتی ملکه زنوبیا که توسط ولترو کنترل میشده گم گشته اند. به دلیل سوتفاهم هایی به ملکه سمیرامیس رفته و پس از آن به ملکه زنوبیا رسیده و جیل و پارکر را پیدا کردند. در آن زمان مرد ماسک پوشی ادعا میکرد رییس ولترو یعنی جک نرمن است و تهدید به برملا کردن راز آزمایشگاه های لندسدل میکرد. جسیکا که جاسوسی دو جانبه بود برای لنسدل کار میکرده از موقعیت استفاده کرده و به کرد ماسک دار شلیک کرد. بعدا معلوم شد که آن مرد همان ریموند وستر بوده که تغییر قیافه داده و زیر دست رییس ابراین برای افشا عملیات غیرقانونی لنسدل کار میکرده. پس از توافق بر برگشتن بر تیم های قبلیشان، جیل و کریس رفتند تا آزمایشگاه های کشتی را بگردند و جسیکا و پارکر به سمت دیگری رفتند. کمی بعد جسیکا به پارکر گفت که به پل برود و خودش به زیرزین کشتی برای جلوگیری از غرق شدن آن میرود. ولی در واقع او از راه کوتاه تری به پل رفت تا دستگاه خود نابودسازی کشتی را فعال کنه که با از بین رفتن آزمایشگاه ها از لنسدل محافظت کنه. وقتی پارکر و ریموند در آن حین مچش را گرفتند او به آنها گفت که در BSAA فردی نفوذی بوده و دوباره سعی کرد که به ریموند شلیک کند ولی پارکر گلوله را گرفت. جسیکا موفق به فعال کردن سیستم خود نابود سازی شده و از کشتی فرار کرد و بقیه را پشت سر گذاشت. با اینکه ریموند گفت او فرار کرده ولی در اصل هر دوی آنها به عنوان جاسوس سه جانبه برای ترایسل کار میکردند. پس از آن جریان آنها همدیگر را در کافه ای اروپایی دیدند و ریموند نمونه ای از تی آبیس را به جسیکا نشان داد. آن دو هر کدام راه خود را رفته و مکان فعلیشان نامعلوم است. نکات کم اهمیت: * نام خانوادگی اش نشان میدهد اصالتا هندی است. *به نظر میرسد در مورد پیشینه کریس و جیل حسادت میکند و به کریس علاقه مند است. Clive R. O'Brian جنسیت: مذکر نژاد/ملیت: سفید پوست/Terragrigia پیشه: عضو BSAA (سال 2004 ـ 2005) موقعیت: زنده حضور در: Resident Evil: Revelations صداپیشه: Unsho Ishizuka (ژاپنی) Paul Eiding (انگلیسی) مشخصات : Clive R. O'Brian مدیر سابق BSAA بود . در ان زمان ، BSAA یک سازمان کوچک با منابع محدود و اطلاعات بسیار کم بود ، بنابراین اگر چه کلایو در این وقایع حضور داشت ولی بیشتر به عنوان پیشتیبان F.B.C فعالیت میکرد . مقر اصلی F.B.C در Terragrigia بود . همچنین کلایو هنگام حمله ی مزدوران Veltro به ساختمان اصلی انجا حضور داشت . اون نیز فرمانده ی عملیات در F.B.C بود زیرا دو چشم مدیر کل ژنرال Morgan Lansdale کور بود و جایی رو نمیدید . او نیز در اجرای طرح استریل کردن شهر با مرگان مخالفت کرد . او نیز مخالفت خود را با لفظی تند در حضور Parker Luciani، Jessica Sherawat و Raymond Vester تکرار کرد . مدتی پس از ان ساختمان توسط یک هلیکوپتر تخلیه شد و Terragrigia نابود شد . یک سال بعد کلایو و عده ای از سربازان و جیل ولنتاین اجساد مرموزی را در Terragrigia پیدا کردند و شروع به بررسی کردند . و تیم توانست یک نمونه از ویروس T را پیدا کند و کلایو ان را اختیار گرفت . به طور همزمان تماس کلایو با کریس ردفیلد و جسیکا که در حال بررسی کوه های همان اطراف بودند قطع شد ، کریس و جسیکا توانسته بودند مخفیگاه Veltro را پیدا کنند . جیل و پارکر نیز به اخرین مکان شناخته شده نزدیک دریای مدیترانه رفتند . کلایو از هر چهار طرف گروه رو پشتیبانی میکرد ، اما او بدون اطلاع دادن به انها در واقع در حال سوء استفاده کردن از انها برای افشای مرگان به عنوان پشتیبان Veltro بود . ( در واقع مرگان در نابودیه Terragrigia دست داشته است ) داشتن سوء ظن در برابر مرگان کلایو رو امیدوار کرده بود که بتواند از Raymond Vester به عنوان رهبر جدید در برابر Veltro استفاده کند . با این حال کلایو بار دیگر به جنگ لفظی با مرگان پرداخت . عدم مرگان از شلیک بمب برای استریل کردن شهر باعث شد تا Queen Zenobia موقعیت خودش را حفظ کند . ضمنا ماموران "Jackass" و "Grinder" فهمیدند که O'Brian پشت بازگشت Veltro بوده و با استفاده از اطلاعات با او ملاقات کردند.O'Brian به کارش اعتراف کرد و همه چیزو درمورد بقیه ی نقشه اش آشکار ساخت و به آن دو گفت.همزمان با این جریان Lansdale و نیروهای F.B.C. به فرماندهان BSAA حمله کرده و اونارو کشتند وO'Brian رو گرفتند.اما جیل و کریس ویدیوای سرنخی و مهم از جنایات ولترو بدست اوردند و ان را پخش کردند . او نیز پس از این واقعه سرنگون شد و ماموران خودش او را دستگیر کردند . و کلایو نیز ازاد شد . بلافاصله پس از این حادثه کلایو موفق شد تا اطلاعاتی را که FBC به BSAA داده را گیر بیاورد . او نیز هم اکنون به عنوان مشاور در حال خدمت به BSAA است . او همچنین شروع به نوشتن رمانی درباره این حوادث و BSAA کرد . Jack Norman مشخصات سال مرگ: 2005 نژاد: سفید پوست جنسیت: مذکر وضعیت: مرده شغل: رهبر ولترو حضور: Resident Evil Revelations جک نورمن رهبر گروهی بیوتروریستی به نام Il Veltro است. بیوگرافی جک نورمن رئیس گروه بیوتروریستی ولترو است.این گروه عقیده دارد که جهان ناپاک و خاطی است و به همین دلیل ولترو از زیست سلاج ها برای ایجاد وحشت استفاده کرده و به عقیده ی خودشان در تلاش است تا زمین تغییر دهد.این گروه و همچنین خود نورمن به طور مخفی توسط رئیس سازمان F.B.C. یعنی Morgan Lansdale حمایت میشد.
Lansdale نورمن را با ویروس t-Abyss تجهیز کرد و از او خواست تا این ویروس را در Terragrigia پخش کند.نورمن فکر میکرد که Lansdale با ولترو هم عقیده است اما در واقع Lansdale از این گروه برای افزایش قدرت خودش در دولت و رسیدن به اهدافش استفاده میکرد. نورمن خیلی دیر و وقتی که در کشتی Queen Dido توسط افراد Lansdale محاصره شد متوجه خیانت Lansdale شد.نورمن از حمله ی افراد مورگان جان سالم به در برد اما با تعدادی از اعضای باقیمانده ی ولترو در قسمت غرق نشده ی کشتی به دام افتاد و مدت ها در آنجا ماند. نورمن پس از مدتی کوتاه ویدیویی را به B.S.A.A فرستاد و تهدید کرد که 1/5 از آب های جهان را با ویروس جدید T-Abyss آلوده خواهد کرد. سپس ویروس T-Abyss را به خود تزریق کرد و مدت زیادی نگذشته بود که جیل و کریس او را پیدا کردند.ویروس تاثیر زیادی بر او گزاشت و نورمن تبدیل به موجودی به نام "Ultimate Abyss" شد که میتوانست غیب شده و در محلی دیگر ظاهر شود و یا حتی دو بار در یک محل ظاهر شود و یک بدل از خود بسازد.پس از مبارزه ای طولانی حیل و کریس توانستند او را بکشند.قبل از مرگش او با حرفهایش با رسیدن به آرامش اضحار خشنودی کرد. Raymond Vester مشخصات جنسیت: مذکر شغل: مامور F.B.C و ارتش ایالات متحده وضغیت: زنده حضور: Resident Evil Revelations صدا پیشه: Yasunori Matsumoto (ژاپنی) David Vincent (انگلیسی) ریموند وستر یکی ار ماموران ارشد و خبره ی کمسیون بیوتروریسم فدرال بود. تاریخچه Terragrigia در طی حادثه ی Terragrigia در 2004 او هنوز ماموری تازه کار و بی تجربه ی F.B.C بود.با اینکه او در ارتش تعلیماتی دیده بود ولی باز هم برای F.B.C تازه کار بود و توسط یک Farfarello که توسط ولترو آزاد شده بود آسیب دید و بعد توسط دو مامور کار کشته یعنی Parker Luciani و Jessica Sherawat نجات یافت.سپس به اتاق کنفرانس F.B.C برده شد که ژنرال Morgan Lansdale هم آنجا بود و وقتی مکالمه ی تلفنی بین ژنرال و رهبر ولترو,Jack Norman را شنید از استرس شروع به لرزیدن کرد و بسیار از ژنرال میترسید زیرا میدانست که او نیز به نوعی در این حمله ی بیوتروریستی نقش داشت اما نتوانست این استرس را کنترل کند و شهر نیز پس از مدتی کوتاه تخلیه و نابود شد.
خیانت پس از آن حادثه ریموند جاسوس رئیس B.S.A.A یعنی Clive R. O'Brian شد و در F.B.C برای او جاسوسی میکرد.O'Brian و وستر روی نقشه ای برای برکنار کردن Lansdale به بهانه ی مسئول حادثه ی Terragrigia با یکدیگر کار میکردند .ایده ی نقشه این بود که آنها "بازگشت" ولترو را بازی کنند.وستر نقش جک نورمن را بازی کرده و O'Brian از پایگاه هوایی در کوه و چندی از سربازانش استفاده کرده و صحنه سازی کرد.هدف از این کار درست کردن مدرکی علیه Lansdale بود.
در حادثه ی کوئین زنوبیا O'Brian اشتباهی کرد و باعث شد کریس و جسیکا در این کشتی توسط افراد ولترو دستگیر شوند.Morgan Lansdale نیز وستر و ریچیل را برای بدست آوردن اطلاعات به همین بهانه به همان کشتی فرستاد.بر روی کاغذی احتمال تهدید بیوتروریسم نوشته شده بود اما در واقع Lansdale آنها را به این دلیل به کشتی فرستاد تا بفهمند که آن ماموران B.S.A.A تهدید برایش به شمار میروند یا نه.با این تغییر برنامه ی ناگهانی وستر از فرصت استفاده کرد و با O'Brian تماس گرفت و هر دو تقصمیم گرفتند برنامه ی خود را جلو بندازند.پس از رسیدن به کشتی ریچیل و وستر از هم جدا شدند.در کشتی وستر لباس ولترو ای را که بر تن داشت در حضور جیل و پارکر در آورد و آنها را در کشتی راهنمایی کرد تا راز های Lansdale را برایشان آشکار سازد.وستر که جیل و پارکر را در کشتی ملاقت کرده بود به این دلیل لباسش را در آورد و خود را نشان داد تا خود را معرفی کند و علت حضورش را در آنجا بیان کرد.بعد ها وستر و این دو مامور باز در سالن کشتی,جایی که آنها را برای پیدا کردن ریچیل فرستاده بود ملاقات کرد.وقتی آن دو به وستر گفتند که ریچیل آلوده شده و مرده است وستر رفت و دیگر دیده نشد و احتمالا در حال جمع آوری اطلاعات برای مدرک بود. پس از مدتی جسیکا و کریس هم به کشتی آمدند و هر چهار مامور با ریموند در حالی که در لباس اعضای ولترو بود در کازینو مواجه شدند.درست زمانی که ریموند میخواست رازهای Lansdale را برای آنها فاش کند,جسیکا به سینه ی او شلیک کرد و ریموند از روی سکو پایین افتاد.ریموند به دلیل پوشیدن جلیقه ی ضد گلوله زنده ماند اما هنگامی که جسیکا او را میدید او تظاهر به مردن کرد.بعد او در مورد خیانت جسیکا و این که او واقعا کیست اطلاعات مهمی به پارکر داد.پس از جدا شدن دو گروه B.S.A.A وستر با پارکر ملاقات کرد و از او خواست که جسیکا را متوقف کند اما پارکر هنوز هم به او اعتماد نکرد و ریموند را آرام کرد تا سلاحش را پایین بیاورد. پارکر دو دل بود اما در نهایت باعث شد جسیکا اخراج شود.سپس به Lansdale در مورد حاسوسی وستر اطلاع داد و بعد از وستر خواست تا جسیکا را بگیرد اما وستر موفق نشد و بعد ها با پارکر که آسیب بسیاری دیده بود مواجه شد.و با هم از کشتی فرار کردند. پس از خیانت بدون اطلاع پاکر,وستر در واقع گزاشت تا جسیکا فرار کند.زیرا هر دو برای سازمانی نامعلوم کار و جاسوسی میکردند.بعد ها همدیگر را در یک کشور اروپایی در کافه ملاقات کردند و وستر یک نمونه از ویروس t-Abyss را به جسیکا داد و وقتی جسیکا از او پرسید که چرا پارکر را نجات داد وستر چیزی زیر لب زمزمه کرد "دلایلی داشتم".
گیم پلی ریمون در رید مد قابل بازی است و پس از تمام کردن تمامی مراحل رید مد در حالت "Chasm" باز میشود.حرکت تن به تن او ضربه ی پای بلند است.او همچنین دو توانایی منحصر به فرد دارد:
1.استادی در هندگان:سرعت بارگزاری این سلاحش 200% است. 2.استادی در مگنوم:سرعت بارگزاری این سلاحش 200% است. نکته در تریلر رسمی Rachael Prologue ریموند با لباس اعضای ولترو نشان داده شد که داشت به چندین تن از خدمه ی کشتی چیزی تزریق میکرد که احتمالا همان ویروس t-Abyss بود.همچنین در آخر با ماکت کریس ردفیلد هم صحبت میکرد که اینها در بازی اصلی وجود ندارند!
Kirk Mathison مشخصات سال تولد: 1981 تاریخ مرگ: 6 مارس 2009 نژاد: سفید پوست جنسیت: مذکر قد: 179 وزن: 80 شغل: خلبان B.S.A.A وضعیت: مرده صدا پیشه و حرکات: Chris Mala تاریخچه حادثه ی کوئین زنوبیا در سال 2005 متیسون برای نجات ماموران B.S.A.A جیل ولنتاین و کریس ردفیلد از دست B.O.W ای به نام Malacoda به کشتی کوئین زنوبیا فرستاده شد و آنها را پوشش هوایی داد.به کمک او آن دو توانستند Malacoda را نابود کنند.سپس Mathison کریس و جیل را با هلیکوپتر خود به اجزای باقیانده از کشتی کوئین دیدو برد و پس از آن به مقر B.S.A.A بازگشت.
Bernard Corti Bernard Corti یکی از اعضای ولترو بود که در طی حادثه ی کوئین زنوبیا به ویروس t-Abyss آلوده و به یک B.O.W تبدیل شد. Unnamed communications officer مشخصات سال مرگ: 2005 جنسیت: مدکر شغل: مسئول ارتباطات کوئین زنوبیا وضعیت: مرده مامور ارتباطات کشتی کوئین زنوبیا مسئول بخش تماس های ضروری کشتی بود و نامی از او برده نشده است. بیوگرافی در طی حادثه ی بیوتروریستی کوئین زنوبیا او فکر میکرد که سالن گردشگری کشتی حای امنی است و در آنجا غدای کافی وجود دارد و به همین دلیل به آنجا پناه میبرد.او که خود را در آنجا حبس کرده بود در روز دوم متاسفانه یک Ooze در تلاش بود تا از طریق کانال هوا وارد آنجا شود و به همین دلیل او دیگر نتوانست شب را بخوابد و بسیار آشفته شد و به مرور به دلیل خستگی بسیار و آلودگی با ویروس t-Abyss که در طول پخش شدن این ویروس به طور غیر مستقیم با آن آلوده شد عقلش را از دست داد.
در این زمان او با یک بازمانده ی دیگر مواجه شد اما بر اساس نوشته های خودش آن بازمانده را کشت و خورد و دیوانگی اش بیشتر شد.در نهابت او به موجودی وحشتناک به نام Scagdead جهش یافت و دیگر بازماندگان را خورد.او هیچ فعمی نداشت و دائم کلماتی را بار ها و بار ها همانند یک اسباب بازی مکانیکی تکرار میکرد.این موجود وحشتناک در نهایت توسط ماموران B.S.A.A حیل و پارکر کشته شد Ryan Ryan و همکارانش عضو یک گروه تحقیقاتی بودن که با پشتیبانی مالی Morgan Lansdale از سال 2004 تا 2005 و بر روی عرشه Queen Zenobia مشغول به پژوهش بر روی یک واکسن برای ویروس کشنده T-Abyss بودند. متاسفانه، بعد از موفقیت در زیمنه تهیه واکسن و ارسال آن، Morgan به اونها خیانت کرد. او برای پاک کردن هر نوع ارتباطی بین خودش و ویروس درهای کشتی را قفل کرد و B.O.W ها را درون کشتی رها کرد. Ryan یادداشت Infection Log for Queen Zenobia را قبل از مرگ خود نوشت. Dario Barioni مشخصات جنسیت: مذکر اشتغال: مامور .F.B.C وضعیت: مرده Dario Barioni از سربازان FBC بود که در سال 2005 همراه با گروه خود به Queen Dildo فرستاده شد تا تمام Video Log های Jack Norman را مصادره کنند. بی خبر از آنکه Norman تشکیلات تروریستی و حمله خود در سال 2004، به Trrigrigia رو به مامور عالیرتبه FBC، ژنرال Morgan Lansdale ارتباط داده بودند. Barioni، توسط Norman که در اعماق دریای مدیترانه و در بخشی از کشتی که از نفوذ آب مصون مانده بود به امید انتقام از سربازان FBC که برای جستجوی کشتی میایند، زنده مانده بود، بعد از رویارویی گروه با Norman، کشته شد. جسد او توسط Jill Valentine و Chris Redfield، دو مامور BSSA در حین جستجوی کشتی پیدا شد. |