انجمن تخصصی رزیدنت اویل
شخصيت و كاركترها - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن تخصصی رزیدنت اویل (https://re-fan.ir)
+-- انجمن: شيطان مقيم: سري اصلي (https://re-fan.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: Resident Evil - Code: Veronica (https://re-fan.ir/forumdisplay.php?fid=21)
+---- انجمن: شخصيت ها (https://re-fan.ir/forumdisplay.php?fid=86)
+---- موضوع: شخصيت و كاركترها (/showthread.php?tid=137)



شخصيت و كاركترها - Umbrella - ۱۴۰۱/۴/۱۷

Claire Redfield - خواهر Chris Redfield

[تصویر:  1657334544.jpg]

Steve Burnside - پسر يكي از كامندان Umbrella

[تصویر:  1657369162.jpg]

Alfred Ashford - برادر الكسيا آشفورد

[تصویر:  1657342762.jpg]

Alexia Ashford - خواهر الكسيا آشفورد

[تصویر:  1657353312.jpg]

Chris Redfield - عضو گروه S.T.A.R.S

[تصویر:  1657322086.jpg]

Albert Wesker - فرمانده تيم Alpha از S.T.A.R.S

[تصویر:  1657345137.jpg]

Rodrigo Juan Raval - زندانبان آمبرلا در Rockford Islan

[تصویر:  1657395863.jpg]



RE: شخصيت و كاركترها - Umbrella - ۱۴۰۱/۴/۱۷

اینم بیو گرافی کامل تر رودریگو

[تصویر:  1657395863.jpg]

تاريخ تولد:1966
تاريخ مرگ: دسمبر 1998
قد:178
وزن:75
شغل: رييس امنيت ازمايشگاه شماره3 امبرلا در اروپا و رييس اسكورت كردن زندانى ها
وضعيت: مرده

راوال در يك روستاي كوچك در جزيره راكسفورد به دنيا امد. به همراه مادر و پدرش به نام هاى رابرت و ماريا زندگى مى كرد. افراد امبرلا براي ساخت ازمايشگاه در جزيره ساكنين انجا را بيرون كردند و رودريگو به دليل اين كه جايي براي رفتن نداشت، قبول كرد كه در گروه امنيتي همراه كساني كه خانه اش را خراب كرده بودند كار كند.
كمي بعد رودريگو سرگروه سومين تيم امنيتى در ازمايشگاه پاريس امبرلا شد. ماموریت او و گروهش دستگیری کلر ردفیلد بود که در آن آزمایشگاه دنبال برادرش کریس می گشت. کلر در راه تعداد زیادی از ماموران امنیتی را به شدت زخمی یا کشته بود. در آخر رودریگو موفق به دستگیری او شد.

رودریگو نسبت به کار هایی که انجام می داد هیچ احساسی نداشت و فقط براى كار و زير گروه هايش اهميت قايل بود. او و گروهش را براى به دست اوردن اطلاعات جنگي درباره B.O.Wهايى كه در جزيره راكسفورد بود به انجا فرستادند ولي 8ساعت بعد طى حمله يك گروه به انها، 6نوع تي ويروس مختلف و تعدادى از B.O.W ازاد شدند. رييس انجا الفرد اشفورد هم هيچ اقدامي براي از بين بردن انها نكرد ولي گروه رودريگو تعدادي از انها را كشتند ولي كمي بعد گروهشان از هم پاشيد و تعداد زيادي از اعضاي گروهش از بين رفتند. رودريگو از زامبي ها پنهان شد كمي قبل هم سلاح خود را از دست داده بود و به شدت زخمي شده بود، در همان حال به كار هايي كه در چند روز اخير انجام داده بود فكر كرد و تصميم گرفت كلر را از سلولش خارج كند.

 با اين كه وضعيت زخمش خيلي وخيم بود و خون زيادى از دست داده بود، توانست كلر را نجات دهد و بعد يك سلاح پيدا كرد و باز هم زامبي هاي ديگرى را كشت. كمي بعد كلر با يك دارو كه باعث ميشد حال رودريگو بهتر شود برگشت. رودريگو راه خارج شدن از جزيره را به كلر نشان داد و كلر فندكش را براي شانس به رودريگو داد. او توانست قبل از منفجر شدن زندان از انجا فرار كند و كلر به همراه استيو را ديد كه با جت از انجا فرار كردند.
رودريگو در كنار قبر خانواده اش كه در همان جا بود ماند. مدتي بعد كريس كه به دنبال خواهرش به جزيره امده بود او را ديد او هم به كريس گفت كه كلر از انجا فرار كرده است همان موقع يك كرم كه به تي ويروس مبتلا شده بود رودريگو را بلعيد.